پروفایل کاربری
نوشته شده توسط : فرزاد افشار

سازمان گردشگری ایرانگشت

نام: فرزاد افشار
.........................................................
جنسیت: مرد
.........................................................
محل سکونت: مركزي
.........................................................
سن: 19 / 1 / 1371
.........................................................
میزان تحصیلات: دانشجوی رشته ی مدیریت جهانگردی
.........................................................
شماره تماس: 09186918627
.........................................................
ایمیل و ای دی یاهو: farzadafshar93@yahoo.com
.........................................................
درباره من: امیدوارم اگر به نحو بدی خود را معرفی کرده ام، مرا ببخشید. این به این دلیل است که اوّل زمانی که انسان در مورد خود می نویسد بسیار سخت است که به یاد آرد که کیست و چه اخلاقی دارد تا برسد به اینکه نظر دیگران در مورد خودش را بنویسد. دوّم اینکه در نوشتن نباید اغراق شود و من سعی کردم که آنچه حقیقت است بنویسم که به نتیجه هم رسیدم و سوّم بنده در نوشتن انسان رکی هستم ولی در صحبت خیر. بد جنس و در عین حال دلیر و با همت، شوخ طبع هستم. بیش از حد خوشبین و بسیار خودخواه هستم. عصبانیتم ظاهری ولی لطف و مهربانی ام عمیق و باطنی است. شخصی از نسل گل ها، فردی از تبار آنان که می گویند نیروی عشق بارها و بارها از نفرت، خشونت، کینه و ... بیشتر است. به گفته ی این پست اندیشان اندک من متعلقم به دیار کفر. کسی هستم که ساده و بی آلایش و صادقانه با تو سخن می گویم. اگر از زندگی ام بخواهی، متولد اریکه ام. به معشوقه ام، مادرم، پدرم، خواهرم، برادرم و به همه ی انسان ها و طبیعت عشق می ورزم. انسانی پشتیبان برابری زن و مرد، حامی سالخوردگان، از اعضای گروه های پشتیبان صلح و فعال در راه بدست آوردن حقوق اجتماعی برابر برای همه. مشکلاتم را در قلبم پنهان می کنم. در طبیعت من ریا و تزویر گذاشته نشده. اهل فکر و منطق هستم. کله شق و لجوج. یک عیب جوی یاغی هستم و باید در مقابل من محتاط بود. هر کاری را تعهد کنم تا پایان انجام می دهم. روحیه ی ماجراجویی دارم. طالب عشق و هیجان، شجاع و با اعتماد به نفس هستم. همیشه جلوتر از دیگران می تازم. یکی از جدی ترین و صمیمی ترین افراد روزگار هستم. از پستی ها و دورویی ها به دورم. قادر به انجام هر کاری هستم. مصمم و فوق العاده صبورم. وقتی عاشق می شوم، گویی آدم دیگری شده ام. مخالف قانون؛ در تمام مسائلم حتی یک دقیقه هم وقت خود را تلف نمی کنم. قدر شناس و وفادارم. تمایل به غرق شدن در جزئیات مسائل را ندارم. از گناه دیگران رنج می برم. بسیار وظیفه شناس و با عدالتم. دوستدار گل و زیبایی هستم. در قلبم همیشه جایی برای درماندگان دارم. در تمام امور متعادلم. توانایی درگیری با مسائل بزرگ عشقی را دارم. موسیقی و آواز بر روح من اثر می گذارد. تأمل، تردید و مکث را بلدم ولی از آن ها کمتر استفاده می کنم. سعی می کنم با ادب و مبادی آداب باشم. صحیح است که در ابراز عشق بی پروا هستم ولی قلبم بر مغزم حکومت نمی کند. شوخی را دوست دارم. جسور هستم ولی گستاخ نه. سعی دارم کمتر حرف بزنم. در مورد اعمال و کردارم، سخت کوشا هستم. بسیار با سلیقه ام. یک مشاور خوب هستم. سیاستمدار خوبی نیستم و در کارهایم سیاستی ندارم. در امور عاشقانه از منطق و دلیل پیروی می کنم. با اینکه برخی برخلاف این فکر می کنند، با این حال می توان به طور کامل به من اعتماد کرد. متأسفانه دوستانم موجب بدنامی ام می شوند... ! بطوری که حتی گاهی اوقات به شکل واضحی انگشت اتهام به طرف من گرفته می شود. از نظر دیگران فردی پر شور و هیجان، بسیار غیر قابل پیشبینی، تا اندازه ای دارای شخصیتی عاطفی و احساسی و رئیس و فرمانده ای فطری و ذاتی هستم و سریع تصمیم می گیرم، هر چند که تصمیم هایم درست و صحیح است. افراد مرا فردی شجاع و بی باک، فردی که از شانس و فرصت ها استفاده می کند و از ماجرا لذت می برد، در نظر می گیرند. آن ها به دلیل شور و هیجانی که من دارم، از مصاحبت و همنشینی با من لذت می برند. اینطور که من از همه دوری می کنم، تعجبی ندارد که اغلب اوقات مرا نادیده بگیرند. چون هیجان و کنجکاوی باعث می شود شادی و هیجان بیشتری داشته باشم، این کار را می کنم. من گوشه گیر نیستم. می دانم که باید احساس سستی را از خود بیرون کنم و کمی بیشتر از درون خود بیرون بیایم. چه دوست تر می دارم که همه مرا نادیده گیرند و همیشه سر افراز باشم تا اینکه یک دم تنهایم مگذارند و مدام سر افکنده ام کنند. دوستی هستم که دیگران به وجودش افتخار می کنند و از همنشینی با او لذت می برند. من با صداقت و لحنی خوب مسائل را بیان می کنم. به شخصیت دیگران احترام می گذارم و سعی می کنم اگر مخالفتی دارم، آن را دوستانه و با متانت به دیگران بگویم. خیلی از افراد دلشان می خواهد مثل من اعتماد به نفس داشته باشند و به خوبی من با دیگران ارتباط برقرار کنند. دوستانم مایلند با من جشن بگیرند و در کنار من باشند. آنان به خاطر غذاها و خوراکی های خوشمزه و متنوع مهمان من نمی شوند. اما کسی نمی تواند زندگی کند چون من... ! بسیار دوست می دارم هنگام خاک سپاری ام آفتاب بتابد و همزمان باران ببارد... . ترجمان جهان با خاک در آمیختن، هنگامی که باران و آفتاب توأمان بر تو می بارد و می تابد سر انجام زندگی نیست که مرگ را پشت سر نهادن است. به تیز گامی لبخندی که پیوسته روزها را به آن پیمانه می کردی، تا زیستن را به فراخناکی آفتاب و هماهنگی باران در هیئت خاموش پرندگان به تجسم رنگین پرواز بسپاری و باز گردانی جهان را به تن واژه های وجودت در جستجوی زمان از دست رفته بر لبان سرزمین گمشده ی ما بنشانی... ! قلب گرم من، دستان همیشه پرم، منطق پایدار من... . در پی سپری شدن پنجمین دهه ی عمر و سال های پس از آن غالبا افراد به پشت سر نگاه می کنند و دلشان می خواهد از خودشان بپرسند زندگی آنها به کجا کشیده و چه دستاوردی پدید آورده است. اگر از این منظر بنگریم، من در آینده با دستانی کاملا پر زندگی را وداع می کنم. گرچه می دانم من بدون حسی از تظاهر و تفاخر و تکبر می دانم که هنوز کارهایی به مراتب دشوار تر و مهم تر را می توانم انجام دهم، آن هم بی هیچ احساسی از خستگی. آفرینشگری هستم که می توانم راه خود را بپیمایم، همچنان رو به سربالایی. مردی با قلبی گرم و منطقی پایدار که با فروتنی ذاتی و جسارتی فطری ذوق خود را در آنچه می اندیشد، می آمیزد، همچنان شادمان و خوشنود، همچنان فعال و کوشنده. من جهان پیرامونم را نه با دو چشم بلکه با ده ها چشم می بینم و نگاهم را نه به یک افق که به افق های فراوان می اندازم. از همین روست که می توانم از یک بلندی به بلندی های دیگر بجهم. به کم بهرگی به فضای بی بهرگی ها تسلیم نمی شوم. پیوسته از جهان اندیشه ها بهره می برم و پیوسته بهره می رسانم. همچنان که از جوش و خروش های میان تهی دوری کنم امّا هیجان ذاتی را می فهمم و با آن همراه می شوم. تجربه های من در زمینه های عکاسی، نقاشی، طراحی، کاریکاتور، مجسمه سازی، پیکره تراشی، معرق، منبت، قلم زنی، کاریکاتور روی سفال، دکوپاژ، ویترای، عروسک سازی، رشته های ورزشی و ... همه و همه با یکدیگر در آمیختند و از من یک کانون فرهنگی پر فروغ ساختند که برخی قله های آن در فرهنگ ایران متمایز و متشخص خواهد ماند. چموش و جوان باش... اکشن دوستی من ریشه در خصلتی از من دارد که در همه ی ابعاد زندگی – و نه هنر و تخصصم – خود را نشان می دهد. من در زندگی و رفتار، عادی، آدمی که به شدت فارغ از اداهای روشنفکرانه ای هستم که از کسانی در حد و اندازه های من معمولا این اداها سر می زند و انتظار می رود. علاقه ی من به طبیعت نشانی است از چند وجهی بودن انسان که اغلب آدم ها پنهانش می کنند و درباره ی من اینطور نیست. من برای سرگرمی و سرخوشی ارزش و احترام قائلم و آن را به رسمیت می شناسم. همانطور که گاهی موسیقی عامه پسند هم گوش می کنم و کیف و سرخوشی ام را پنهان نمی کنم. طبیعت یکی از وجوه تقریبا ناشناخته ی من، مردی کثیر الاضلاع است. من رویا ها و زندگی جدی ام را با طبیعت آغاز کردم و پیوند نزدیکم با آن ادامه خواهد یافت... ! نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش و او یکریز و پی در پی دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد و خواب خفتگان آشفته سازد بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را... ! فرزاد افشار

:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName-> ,

:: برچسب‌ها: <-TagName-> ,

:: بازدید از این مطلب : <-PostHit->
<-PostRate->
|
امتیاز مطلب : <-PostRateResult->
|
تعداد امتیازدهندگان : <-PostRateCount->
|
مجموع امتیاز : <-PostRateTotal->
تاریخ انتشار : - |
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: